استراتژی در سازمان‌ها و کسب و کار

۵
(۱)

استراتژی به عنوان برنامه عملیاتی مدیریت برای اجرا و هدایت عملیات تجاری» تعریف می‌شه. استراتژی یک شرکت شامل حرکات رقابتی و رویکردهای تجاریه که مدیران برای رشد کسب و کار، جذب و جلب رضایت مشتریان، رقابت موفق، و انجام عملیات سازمانی به کار می برند. بنابراین مدیریت استراتژیک مستلزم پویش محیطی، تدوین استراتژی، اجرای استراتژی، و نظارت برای اطمینان از انجام موثر و کارآمد اهداف بلندمدت سازمانیه.

اهمیت استراتژی در سازمان های تجاری

اولین جنبه مهم در مورد استراتژی این هست که مدیریت باید به طور فعالانه نحوه انجام کسب و کار سازمان رو طراحی کنه. یک استراتژی روشن و خوب اندیشیده شده برای انجام تجارت، مثل یک مدیر خبره، نقشه راه آن تجارت به سمت مزیت رقابتی، جلب رضایت مشتریان و بهبود عملکرد مالیه.


دومین جنبه از اهمیت پیاده سازی استراتژی این است که استراتژی قدرت مانور و عملیات بیشتری را به سازمان برای اتخاذ تصمیمات حیاتی می‌دهد. هر استراتژی در صورتی که به درستی تدوین شود میتواند مسیر درآمدزایی و بازگشت سرمایه شرکت رو هموارتر کنه.


سومین جنبه از اهمیت استراتژی داشتن جنبه ی حفاظتیه. استراتژی بلندمدت به سازمان کمک میکنه سرمایه های انسانی، منابع مالی و دارایی های شرکت در شرایط بحرانی حفظ شده و با اتخاذ تصمیمات صحیح از بروز آسیب به زیرساخت های کلان سازمان جلوگیری به عمل بیاد.

معرفی استراتژی‌ها برای بهبود کسب و کار


هر کسب و کاری برای موفقیت باید استراتژی منحصر به فرد و دقیقی رو دنبال کنه که کاملا با ماهیت آن کسب و کار همخوانی داشته باشه. با شناخت و استفاده درست از هر استراتژی میتونیم نقاط قوت و ضعف هر کسب و کار شناسایی کنیم و در راستی بهبود مستمر قدم برداریم. توسعه موثر کسب و کار مستلزم ترکیبی از استراتژی، برنامه ریزی و اجرا است. در ادامه نکات کلیدی دیگری وجود داره که کمک می کنه توسعه کسب و کار برای شرکت دنبال بشه:

۱- توصیف و تعریف اهداف


تعریف واضح اهداف کسب و کار کمک می‌کنه تا انواع فرصت‌هایی که بیشترین ارتباط را با شرکت دارند شناسایی شود. به عنوان مثال، اگر هدف ورود به یک بازار جدید است، باید بر روی فرصت‌هایی تمرکز کرد که به شرکت در رسیدن به آن اهداف کمک می‌کنه.

بهترین راه برای هدف گذاری دقیق، برنامه ریزی برای لحظه به لحظه تصمیمات سازمانه. برنامه ریزی به عنوان تفکر منظم در سازمان کمک میکنه اهداف کوتاه مدت بررسی شده و تعهد انجام برنامه به صورت منظم رو ایجاد می‌کنه.

اهداف به عنوان عنصر اساسی در برنامه ریزی هستند. یک هدف خوب در ویژگی‌هایی از جمله دقیق بودن، سنجش‌پذیر بودن، دست‌یافتنی بودن‌، واقع گرایانه بودن، و زمان بندی شده بودن خلاصه می‌شه.

۲- تحقیق در بازار هدف

بازار هدف به عنوان گروه منحصر به فرد و مجموعه ای از افراد که دارای علایق و ویژگی‌های مشترک هستند شناخته می‌شود. هر شرکت و مجموعه ای باید بتونه برای فروش محصولات و خدمات خود به بهترین نحو بازار هدف اصلی و تاثیرگذار رو شناسایی کنه.

داشتن درک عمیق از بازار هدف، از جمله نیازها، ترجیحات و رفتار آنها بسیار مهمه. این به کسب و کار و سازمان کمک می کنه تا انواع محصولات یا خدماتی رو که به احتمال زیاد موفقیت آمیز هستند شناسایی کرده و تلاش های بازاریابی و فروش به گونه ای تنظیم شه که مخاطبان هدف رو بهتر جذب کرد.


مراحلی که به کسب و کار کمک میکنه تا به درستی بازار هدف خود را شناسایی و بررسی کنند در ادامه آمده است:

  • مشخص کردن پیشنهادات و طبقه بندی نوع محصولات
  • تعریف کردن مخاطبان به صورت جزئی
  • تعریف تعداد و مشخصات مشتریان ایده آل
  • گفت و گو و مصاحبه با کانال های ارتباطی با مشتریان از طریق ویزیتورها
  • پیگیری و بررسی اطلاعات مشتریان

برای تعیین مخاطبان ایده آل باید به پنج سوال پاسخ داد. این سوالات کمک میکنه مشتریان خودمونو با دقت بالاتری تعیین کنیم.

چه کسی: هر کارفرما و تولید کننده‌‍‌ای باید به این سوال پاسخ بده که با توجه به ویژگی‌های محصول چه شخصی این محصولات رو خریداری می‌‌کنه؟
چه چیزی: در حال حاضر محبوبیت چه محصولی بالاست و مشتریان تمایل به خرید تعداد بیشتری از این محصول رو دارند؟
چه زمانی: مشتریان چه زمانی از محصولات تولید شده استفاده می‌کنند؟ تعداد دفعات و مدت زمانی که در هر سفارش فاصله زمانی وجود داره به چه میزان است؟
چه مکانی: مشتریان در چه منطقه جغرافیایی زندگی می‌کنند و چگونه می‌تونیم محصولات و خدمات رو به دست این افراد برسونیم؟
چرا: چرا محصولات و خدمات خریداری می‌شوند؟ این محصولات چه ویژگی متمایزی نسبت به دیگر محصولات دارند؟

۳- شناسایی شرکا و مشتریان بالقوه


در مورد شرکا و مشتریان بالقوه در بازار هدف خود باید تحقیق کرد و برای کشف همکاری ها یا مشارکت های بالقوه با آنها در تماس بود. انتخاب یک شریک تجاری مناسب می‌تونه ارزش‌های سازمان رو به خوبی منتقل کرده و در شرایط بحرانی به شرکت کمک کنه بهترین تصمیمات رو اتخاذ کرده، و از بروز هزینه‌های پیش بینی نشده جلوگیری کنه.

۴- شبکه سازی

روابط قوی با مشتریان، شرکا و سایر ذینفعان صنعت کلید توسعه موفقیت آمیز کسب و کاره. سازمان‌ها باید برای ایجاد و پرورش این روابط وقت بگذارند و همیشه مایل باشند تا هر زمان که می تونن به دیگران کمک کنند. این می‌تونه شامل ارائه مشاوره یا منابع ارزشمند یا صرفاً شریک یا تامین کننده قابل اعتماد بودن باشه.

شرکت در رویدادها و کنفرانس‌های صنعتی، پیوستن به سازمان‌های حرفه‌ای، و جستجوی فعال فرصت‌هایی برای ملاقات و ارتباط با دیگران در صنعت می‌تونه به کسب و کار در شناسایی شرکای بالقوه، مشتریان و منابع مالی کمک کنه.

به منظور طراحی و ساخت یک شبکه قوی باید اصول و مبانی آن را رعایت کرد. در ادامه به بررسی بخشی از آن‌ها خواهیم پرداخت.

• گسترش حضور انلاین


برقراری ارتباط آنلاین می تونه یک استراتژی شبکه موثر باشه. لینکدین، توییتر، وبلاگ‌ها و سایر سایت‌های رسانه‌های اجتماعی راه‌های عالی برای یادگیری اطلاعات داخلی در مورد مسیر شغلی و ارتباط با افراد و انجمن‌های حرفه‌ای ارائه می‌دن.

حفظ یک نمایه فعال در این سایت ها شرکت‌ها رو با جدیدترین اطلاعات در مورد این رشته، از جمله گرایش های استخدام و سرنخ های شغلی به روز نگه می داره.

• آگاهی از تصویر دیجیتال

هنگام استفاده از ابزارهای شبکه آنلاین، مهمه که از حضور آنلاین خود آگاه باشیم. برخی از کارفرمایان ممکنه در واقع سایت‌های رسانه های اجتماعی شرکت ها را به عنوان بخشی از فرآیند غربالگری بررسی کنند.

هویت آنلاین شرکت‌ها با تنظیم حساب‌ها در سایت‌های شبکه‌های اجتماعی، مانند فیس‌بوک، ورودی‌های وبلاگ، عکس‌ها، نقل قول‌ها، نظرات و برنامه‌ها پاکسازی می‌شه. بهتره یک تصویر آنلاین مثبت ارائه داد.

شرکت‌ها می‌تونن نام خودشونو در گوگل جستجو کنند تا ببینند چه نتایجی ایجاد می شه و تنظیمات حریم خصوصی خودشون رو بر اساس آن تنظیم کنند.

• تحقیقات


برای شبکه سازی بهتره زمانی رو برای تحقیق درباره کارفرما از قبل اختصاص داد. آماده سازی از قبل به هر کسب و کاری کمک می کنه تا سوالات هوشمندانه تری بپرسه و اطلاعات عمیق تری در مورد شخص، محیط کار و سازمان بیاموزه.

در حالت ایده آل، این کمک می کنه مکالمه ای راحت داشته و نشون بده که به چه حوزه کسب و کار علاقه مند هستید.




• تماس و ارتباط دائمی با شبکه

هنگامی که رویداد شغلی یا نمایشگاه شغلی به پایان می رسه، فرآیند شبکه سازی به پایان نمی رسه. اطلاعات تماس حتما باید رد و بدل شه. پیگیری شبکه باعث ادامه روابط و حفظ آن ارتباطات می‌شه. برای مثال، اگر شرکتی در لینکدین فعالیت داره، فیلد یادداشت رو در دعوتنامه شخصی سازی می‌کنه تا محل ملاقات یادآوری شه.

• رشد شبکه

شبکه هر کسب و کاری یک موجود زنده س و همیشه باید در حال تکامل باشه، حتی بعد از اینکه افراد شغلی پیدا کردند چرا که هرگز نمی‌توان پیش بینی کرد چه زمانی ممکنه لازم باشه با مخاطبین شبکه خود تماس گرفت. شبکه‌سازی همیشه برای ورود به آن «بازار کار پنهان» ضروریه، بنابراین باید مطمئن شد که اطلاعاتی رو که مخاطبین منتقل کرده اند، به سرعت پیگیری کرد.

مقاله بنظرتون خوب بوده؟

روی ستاره امتیاز رو ثبت کنید

متوسط امتیاز ۵ / ۵. تعداد امتیازها: ۱

هنوز امتیازی ثبت نشده، خوشحال میشم اولین نفر باشین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *