چگونه احساسات خود را مدیریت کنیم؟

۰
(۰)

ممکن است بتوانید احساسات خود را بدون سرکوب یا کنترل آنها، تنظیم کنید. این مولفه می تواند برای روابط، روحیه و تصمیم گیری شما مفید باشد.

توانایی تجربه و بیان احساسات مهمتر از آن چیزی است که ممکن است تصور کنید.

به عنوان پاسخ احساسی به یک موقعیت خاص، احساسات نقش کلیدی در واکنش های شما بازی می کنند. وقتی با آنها هماهنگ هستید، به دانش مهمی دسترسی خواهید داشت که به موارد زیر کمک می کند:

  • تصمیم گیری
  • موفقیت رابطه
  • تعاملات روزمره
  • خودمراقبتی

در حالی که احساسات می‌توانند نقش مفیدی در زندگی روزمره شما داشته باشند، اما زمانی که احساس می‌کنند از کنترل خارج می‌شوند، می‌توانند بر سلامت عاطفی و روابط بین فردی شما تأثیر بگذارند.

ویکی بوتنیک، یک درمانگر در تارزانا، کالیفرنیا، توضیح می‌دهد که هر احساسی – حتی شادی، شعف یا احساسات دیگری که معمولاً آنها را مثبت می‌بینید – می‌تواند تا حدی تشدید شود که کنترل آن دشوار شود.

در اینجا چند نکته برای شروع شما وجود دارد.

به تأثیر احساسات خود نگاه کنید

احساسات شدید همه بد نیستند.

بوتنیک می‌گوید: «احساسات زندگی ما را هیجان‌انگیز، منحصربه‌فرد و سرزنده می‌کنند. “احساسات قوی می تواند نشان دهد که ما زندگی را به طور کامل در آغوش می گیریم، که واکنش های طبیعی خود را سرکوب نمی کنیم.”

این کاملاً طبیعی است که در مواقعی دچار غلبه عاطفی شوید – زمانی که یک اتفاق فوق‌العاده رخ می‌دهد، وقتی اتفاق وحشتناکی می‌افتد، وقتی احساس می‌کنید که از دست داده‌اید.

بنابراین، چگونه متوجه می شوید که مشکلی وجود دارد؟

احساساتی که مرتباً از کنترل خارج می شوند ممکن است منجر به موارد زیر شود:

  • تعارض رابطه یا دوستی
  • مشکل در ارتباط با دیگران
  • مشکل در محل کار یا مدرسه
  • تمایل به استفاده از مواد برای کمک به مدیریت احساسات
  • طغیان های فیزیکی یا عاطفی

زمانی را در نظر بگیرید که چگونه احساسات کنترل نشده شما بر زندگی روزمره شما تأثیر می گذارد. این کار شناسایی مناطق مشکل دار (و پیگیری موفقیت شما) را آسان تر می کند

مدیریت با هدف تنظیم، نه سرکوب

شما نمی توانید احساسات خود را به آسانی مثل شماره گیری کنترل کنید (اگر به همین راحتی بود!). اما برای لحظه ای تصور کنید که می توانید احساسات را از این طریق مدیریت کنید.

شما نمی خواهید آنها را در حداکثر زمان در حال اجرا رها کنید. شما نیز نمی خواهید آنها را به طور کامل خاموش کنید.

وقتی احساسات را سرکوب یا سرکوب می کنید، از تجربه و ابراز احساسات خود جلوگیری می کنید. این می تواند آگاهانه (سرکوب) یا ناخودآگاه (سرکوب) اتفاق بیفتد.

هر یک می تواند به علائم سلامت روانی و جسمی کمک کند، از جمله:

اضطراب
افسردگی
مسائل خواب
تنش و درد عضلانی
مشکل در مدیریت استر
س
هنگامی که یاد می گیرید احساسات خود را مدیریت کنید، مطمئن شوید که فقط آنها را زیر فرش جارو نمی کنید. بیان عاطفی سالم شامل یافتن تعادل بین احساسات طاقت فرسا و بدون هیچ احساسی است.

آنچه را که احساس می کنید شناسایی کنید

یک لحظه وقت گذاشتن برای بررسی وضعیت روحی خود می تواند به شما کمک کند تا کنترل خود را دوباره به دست آورید.

بگویید چند ماه است که کسی را می بینید. هفته گذشته سعی کردید برای قرار ملاقات بگذارید، اما آنها گفتند که وقت ندارند. دیروز دوباره پیامک زدی و گفتی: «دوست دارم به زودی ببینمت. آیا می توانید این هفته ملاقات کنید؟”

آنها در نهایت، بیش از یک روز بعد، پاسخ می‌دهند: «نمی‌توانم. مشغول است.»

شما ناگهان به شدت ناراحت می شوید. بدون توقف فکر کردن، تلفن خود را در اتاق پرتاب می‌کنید، سبد زباله‌تان را می‌کوبید، و با لگد به میزتان ضربه می‌زنید و انگشت پایتان را می‌کوبید.

در این لحظات از خود این سوالات را بپرسید:

  • در حال حاضر چه احساسی دارم؟ (ناامید، گیج، خشمگین)
  • چه اتفاقی افتاد که این حس را به من داد؟ (آنها بدون هیچ توضیحی من را نادیده گرفتند.)
  • آیا وضعیت توضیح متفاوتی دارد که ممکن است منطقی باشد؟ (شاید استرس دارند، مریض هستند یا با چیز دیگری سروکار دارند که در توضیح آن احساس راحتی نمی کنند. ممکن است برنامه ریزی کنند که در صورت امکان بیشتر توضیح دهند.)
  • من می خواهم با این احساسات چه کنم؟ (فریاد بزن، ناراحتی ام را با پرتاب کردن اشیاء خالی کنم، پیامک را به چیزی بی ادبانه پاسخ بده.)
  • آیا راه بهتری برای مقابله با این احساسات وجود دارد؟ (بپرسید آیا همه چیز خوب است یا خیر. بعداً وقتی آزاد هستند بپرسید. به پیاده روی یا دویدن بروید.)
  • آیا می توانم مستقیماً به آنها بگویم که چه احساسی دارم؟ (خودتان را تأیید کنید. به آنها بگویید که این برای شما کار نمی کند.) با در نظر گرفتن جایگزین‌های احتمالی، افکار خود را مجدداً تنظیم می‌کنید، که می‌تواند به شما کمک کند اولین واکنش شدید خود را اصلاح کنید.

ممکن است مدتی طول بکشد تا این پاسخ به عادت تبدیل شود. با تمرین، گذراندن این مراحل در ذهن شما آسان تر (و موثرتر) می شود.

همه احساسات خود را بپذیرید

اگر می خواهید در مدیریت احساسات خود بهتر شوید، ممکن است سعی کنید احساسات خود را نسبت به خودتان کم اهمیت جلوه دهید.

هنگامی که پس از دریافت یک خبر خوب هوای نفس را بالا می‌برید یا زمانی که کلیدهای خود را پیدا نمی‌کنید با فریاد و هق هق روی زمین فرو می‌روید، ممکن است مفید به نظر برسد که به خود بگویید «فقط آرام باش» یا «این کار چندان مهمی نیست، پس این کار را نکنید. دیوانه شدن.»

اما این تجربه شما را بی اعتبار می کند. برای شما کار بزرگی است.

پذیرش احساسات به هنگام آمدن به شما کمک می کند تا با آنها راحت تر شوید. افزایش راحتی خود در مورد احساسات شدید به شما این امکان را می دهد که آنها را کاملاً بدون واکنش شدید و غیر مفید احساس کنید.

به عنوان مثال، سعی کنید:

“من ناراحت هستم زیرا دائماً کلیدهایم را گم می کنم، که باعث می شود دیر کنم. من باید ظرفی را روی قفسه کنار در بگذارم تا یادم باشد آنها را در همان مکان بگذارم.»
بر اساس برخی تحقیقات از منبع معتبر ۲۰۱۸، پذیرش احساسات ممکن است منجر به رضایت بیشتر از زندگی و علائم سلامت روان کمتر شود. علاوه بر این، مطالعه دیگری در سال ۲۰۱۸ نشان می دهد که فکر کردن به احساسات مفید ممکن است به سطوح بالاتری از شادی منجر شود.

یک دفتر خاطرات خلقی نگه دارید

نوشتن (یا تایپ کردن) احساسات و پاسخ هایی که آنها ایجاد می کنند می تواند به شما در کشف هر گونه الگوی مخرب کمک کند.

گاهی اوقات، کافی است که به صورت ذهنی احساسات را از طریق افکار خود ردیابی کنید. قرار دادن احساسات بر روی کاغذ به شما امکان می دهد تا عمیق تر در مورد آنها فکر کنید.

همچنین به شما کمک می کند تشخیص دهید که چه زمانی شرایط خاص، مانند مشکل در محل کار یا یک درگیری خانوادگی، به مدیریت احساسات سخت تر کمک می کند. شناسایی محرک‌های خاص این امکان را فراهم می‌کند که راه‌هایی برای مدیریت مؤثرتر آن‌ها ارائه شود.

ژورنال نویسی زمانی بیشترین فایده را دارد که آن را روزانه انجام دهید. دفتر یادداشت خود را همراه داشته باشید و عواطف یا احساسات شدید را هنگام وقوع یادداشت کنید. سعی کنید محرک ها و واکنش خود را یادداشت کنید. اگر واکنش شما کمکی نکرد، از ژورنال خود برای کشف احتمالات مفیدتر برای آینده استفاده کنید.

با یک درمانگر صحبت کنید

اگر احساسات شما همچنان طاقت فرسا هستند، ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که به دنبال حمایت حرفه ای باشید.

اختلالات عاطفی طولانی مدت یا مداوم و نوسانات خلقی با برخی از شرایط سلامت روان، از جمله اختلال شخصیت مرزی و اختلال دوقطبی مرتبط است. بوتنیک توضیح می‌دهد که دشواری در کنترل احساسات می‌تواند به تروما، مسائل خانوادگی یا سایر نگرانی‌های اساسی مرتبط باشد.

یک درمانگر می تواند پشتیبانی دلسوزانه و بدون قضاوت را به عنوان شما ارائه دهد:

  • عوامل مؤثر در ایجاد احساسات نامنظم را بررسی کنید
  • نوسانات خلقی شدید را برطرف کنید
  • یاد بگیرید که چگونه احساسات شدید را کاهش دهید یا بیان عاطفی محدود را تنظیم کنید
  • تمرین چالش برانگیز و قالب بندی مجدد احساساتی که باعث ناراحتی می شوند
  • نوسانات خلقی و احساسات شدید می تواند افکار منفی یا ناخواسته را تحریک کند که در نهایت باعث ایجاد احساس ناامیدی یا ناامیدی می شود.

این چرخه در نهایت می تواند منجر به روش های مقابله ای غیرمفید مانند آسیب رساندن به خود یا حتی افکار خودکشی شود. اگر شروع به فکر کردن به خودکشی کرده اید یا میل به آسیب رساندن به خود دارید، با یکی از عزیزان مورد اعتماد خود صحبت کنید که می تواند به شما کمک کند فوراً حمایت دریافت کنید.

مقاله بنظرتون خوب بوده؟

روی ستاره امتیاز رو ثبت کنید

متوسط امتیاز ۰ / ۵. تعداد امتیازها: ۰

هنوز امتیازی ثبت نشده، خوشحال میشم اولین نفر باشین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *